قاسم محبعلی در مورد روند روابط ایران و کشورهای منطقه با تاثیرپذیری از روند احیای برجام گفت: برنامه هستهای ایران از نگاه کشورهای منطقه از جمله عربستان نوعی تهدید تلقی میشود. بنابراین اگر از دید کشورهای منطقه به برجام نگاه کنیم، اینگونه است که برنامه هستهای ایران مستقیماً به امنیت عربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس و همچنین اروپا و آمریکا ارتباط دارد، از این رو بهبود روابط ایران و عربستان و حتی سایر کشورهای منطقه تا حد زیادی به نتیجهبخشی مذاکرات بر سر برنامه هستهای ایران بستگی دارد؛ به این معنا که اگر این مذاکرات به نتیجه روشنی نرسد یا اینکه جمهوری اسلامی ایران تصمیم بگیرد از مذاکرات خارج شود و به سمت افزایش غنیسازی یا احتمالاً شبیه کاری که کره شمالی و پاکستان انجام دادند سوق پیدا کند، مسلماً روابط ایران با کشورهای منطقه و حتی در سطح جهان تیره و تار خواهد شد.
مذاکرات هستهای تنها نقطه اختلاف میان ایران و عربستان نیست
او در ادامه متذکر شد: بحث مذاکرات هستهای تنها نقطه اختلاف میان ایران و عربستان نیست بلکه مسائل متعدد دیگری نیز از جمله جنگ یمن و مسائل عراق و سوریه و لبنان و اختلافات دوجانبه و رقابتهایی که بر سر مسائل منطقه وجود دارد نیز بین ۲ کشور در میان است. یکی از تاثیرگذارترین آنها همین مساله برجام و توافق هستهای است.
ما باید از بعضی شعارها و شاید رویاپردازیهایمان دست بکشیم
مدیر کل پیشین خاورمیانه در مورد به بن بست رسیدن مذاکرات وین توضیح داد: در حال حاضر به نظر میرسد برجام دارد به پایان راه خودش میرسد و احیای آن با توجه به صحبتهای اخیر مقامات ایرانی و آمریکایی خیلی محتمل نیست و ۲ طرف باید تصمیمگیریهای سختی داشته باشند و این در مورد طرف ایرانی نیز صدق میکند؛ ما باید از بعضی شعارها و شاید رویاپردازیهایمان دست بکشیم تا بتوانیم به توافق برسیم در غیر این صورت برجام برنامهای هشتساله بود و اکنون بیش از ۶ سال از این دوره هشتساله میگذرد و اکنون به محاق رفته و بعید است که در ۲ سال آینده خیلی کار مهمی برای ایران انجام دهد. مقامات ایرانی نیز لازم است تصمیمهای مهمی برای آینده بگیرد تا هم منافع مردم و در راستای آن امنیت را تامین کند و هم اینکه منجر به این شود که اقتصاد ایران از گرو سیاست خارج و امکان توسعه ملی کشور فراهم شود.
آرایش جدید در منطقه، هزینه و آسیب پذیری آمریکا را کاهش میدهد
محبعلی با اشاره به توافق اخیر میان واشینگتن و بغداد گفت: آمریکا آرایش جدیدی در منطقه تدارک دیده و نقش عملیاتی و زمینی را کاهش داده و در عین حال با توجه به تسلط و برتریای که در نیروی هوایی دارد- که تحت عنوان جنگ هوا زمین از آن یاد میشود- در حال کاهش آسیبپذیری نیروهای خود در زمین نیز هست و زمین را به نیروهای متحدش واگذار میکند؛ از جمله دولت عراق. درافغانستان نیز مشابه این مورد را شاهد هستیم و این جابهجایی نیروهای آمریکایی در سایر نقاط منطقه نیز رخ داده است. این مساله میتواند هم هزینه و هم آسیبپذیریهای آمریکا را کاهش دهد و به نوعی هم در دولتهای مرکزی و هم نیروهای محلی نقشی تاثیرگذار داشته باشند، از آن سو میتواند یک نشانه نسبتاً منفی برای ایران تلقی شود چراکه احتمالاً میتوان دچار این سوءتفاهم شد که با توجه به اینکه آمریکاییها یا مأیوس شدهاند یا در حال مأیوس شدن از روند مذاکرات هستهای هستند و ایران را در حال حاضر با توجه به تحولات اخیر افغانستان و مساله طالبان تهدید اصلی خود در منطقه و حتی متحدان خود نیز تلقی میکنند، مشغول برنامهریزی برای نحوه مقابله با ایران در آینده هستند و اگر ما موفق نشویم توافقی با آمریکا و چهار قدرت دیگر صورت دهیم، باید منتظر تحولات جدیدی در منطقه باشیم.
احیای برجام به ابزاری برای چانهزنی میان روسیه و چین با آمریکا تبدیل شده است
مدیر کل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه در پایان گفت: با توجه به تغییر شرایط کنونی نسبت به سال ۲۰۱۵ که از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ یک اجماع بینالمللی علیه برنامه هستهای ایران وجود داشت و پنج قدرت بزرگ شورای امنیت بر سر تهدید بودن ایران با یکدیگر تفاهم داشتند و اکنون نیز این تفاهم وجود ندارد، بنابراین احیای برجام علاوه بر اینکه راهی برای حل اختلاف بین ایران و اروپاست، به ابزاری برای چانهزنی میان روسیه و چین با آمریکا تبدیل شده است و روسیه و آمریکا نیز تا زمانی که به اهداف و منافع خود دست پیدا نکنند و در گفتوگوهای میان خود به تفاهم نرسند شاید اجازه ندهند توافق برجام صورت گیرد و این هم مشکلی است که فراروی برجام قرار دارد.