ثروتمندان کشورهای حاشیه خلیجفارس با تکیه بر درآمدهای سرشار نفت و گاز، با سرمایهگذاری میلیارد دلاری، دنبال دو هدف بزرگ هستند، ابتدا افزایش اعتبار بینالمللی کشورمان و دستیابی به جایگاه مهم اقتصادی و سیاسی دنیا و سپس بهرهمندی از درآمدزایی از این صنعت بزرگ که میتواند جانشینی مناسبی برای درآمدهای نفتی آنها باشد.
به گزارش خبرنگار ورزشی پایگاه خبری «بانگ سروش»، ولع پولدارها و شیوخ عربی به ولخرجی و کسب اعتبار در فوتبال خصوصا فوتبال حالا چندسالی است که به پای ثابت خبرهای ورزشی شده است. ابتدا شرکتهای هواپیمایی و خدماتی این کشورها بهعنوان اسپانسرها و حامیان مالی به تورنمنتهای معتبر ورزش دنیا خصوصا فوتبال ورود پیدا کردند، سپس پولداران عرب هوس خرید باشگاههای معتبر اروپایی به سرشان زد، در مرحله بعدی امتیاز میزبانی جام جهانی ۲۰۲۲ (که حواشی بسیاری را در پی داشت) را با اعمال نفوذ بدست آوردند و حالا با جذب ستارههای مطرح مستطیل سبز، رویه جدیدی را در نفوذ به ورزش و فوتبال دنیا در پیش گرفتهاند.
تمام این سرمایهگذاریها، بعد از موفقیتهایی فوتبال کویت در قاره آسیا و صعود این تیم به جام جهانی ۱۹۸۲ (بهعنوان نخستین تیم عربی حاضر در ادوار جام جهانی) آغاز شد؛ اقداماتی که در اواخر دهه ۹۰ جنبه علنی بیشتری پیدا کرد. صعود عراق به جام جهانی ۱۹۸۶، صعود امارات به جام جهانی ۱۹۹۰ و صعود عربستان به جام جهانی ۱۹۹۴، شیوخ عربی را بیش از گذشته تحریک کرد که در ورزش و خصوصا فوتبال بیشتر پولپاشی کنند تا از در سایه این ورزش پرطرفدار، برای خودشان کسب اعتبار و آبرو کنند.
از جذب ستارهها تا میزبانی جام جهانی
کشور کوچک قطر با جذب چهرههای مطرح ورزش دنیا و اعطای تابعیت کشور خود به آنها، با عنوان ستارههای قرضی، در میادین مختلف آسیایی و جهانی مدالهای ارزشمندی را کسب کرد تا نخستین کشور متمول عربی لقب بگیرد که در ورزش دنیا پولپاشی کرده است. دولتمردان و مدیران ورزشی قطری، سپس با تقویت لیگ ستارهگان (لیگ فوتبال این کشور) و خرید ستارههای فوتبال دنیا، نام کشورشان را در ورزش دنیا بر زبانهای انداختند.
روماریو برزیلی، گابریل باتیستوتا آرژانتینی، اشتفان افنبرگ آلمانی، مارسل دسایی فرانسوی، فرانک و رونالد دی بوئر برادران دوقلوی هلندی و فرناندو هیرو، رائول گونزالس، پپ گواردیولا، سرخیو گارسیا، ژاوی هرناندز ستارگان فوتبال اسپانیا، فوتبالیستهای مشهور و معروف مستطیل سبز بودند که دوران پایانی فوتبالی خود را در این کشور عربی سپری کردند.
گام بعدی، خرید باشگاههای معتبر جهان بود که ناصر الخلیفی تاجر و تنیسور قطری که به خاندان آل ثانی (خاندان حاکم در دوحه) تعلق دارد، در سال ۲۰۱۱ به نمایندگی از سازمان سرمایهگذاری قطر، مالکیت باشگاه پاریسن ژرمن را بهدست آورد. از آن روز آقای خلیفی با هزینههای هنگفت ابرستارهها از جمله نیمار، لیونل مسی و … را به پاریس کشانده و توانسته نگاه جهانیان را به سوی کشور قطر سوق دهد.
سپس قطریها، هوس میزبانی جام جهانی به سرشان زد و توانستند با حواشی بسیار، میزبانی جام جهانی ۲۰۲۲ را بدست آورند، آنها با تکیه بر موضوعاتی همچون توافق پشتپرده با سپ بلاتر، رئیس وقت فیفا، پرداخت رشوه به رایدهنگان انتخاب میزبان و اقدامات غیرمعمول دیگر در روند رایگیری؛ اتفاقاتی که بیش از گذشته نام این کشور کوچک عربی را روی زبانها انداخت. در پایان جام هم، پادشان قطر، aلباس مخصوص این کشور را برتن لیونل مسی فوق ستاره آرژانتینی کرد تا این ستاره با لباس عربی، جام قهرمانی جام جهانی را بالای سر ببرد.
تحتالاشعاع قراردادن جام جهانی و پیشی گرفتن از امارات
در کنار قطر، شیوخ عربستان و امارات هم در اندیشه حضور پرزرق و برق در ورزش جهان و آسیا خصوصا فوتبال افتادند. در این بین کسب میزبانی مسابقات معتبر آسیایی و جهانی در رشتههای مختلف، باعث شد نام این کشورها هم در ورزش دنیا بیش از قبل شنیده شود.
این سرمایهگذاریها، تصورات مردم دنیا از حاکمان کشورهای عربی که جماعتی دیکتاتور و سفاک با شکمهای برآمده و چاههای نفت سرشار بوده، را کاهش داد؛ نگاهی که از خشونت علیه زنان و کودکان در این کشورها، روایتهای دهشتناک از سوی معارضان حکومتها و ارائه شده در برخی فیلمهای هالیوودی، نشات گرفته بود.
از سوی دیگر، موج واگذاری باشگاههای اروپایی به ثروتمندان عربی پس بحرانهای اقتصادی در اروپا همچون ۲۰۰۸ و ۲۰۲۰ رخ داده است. وضعیت مالی باشگاهها و لیگهای اروپایی تحت تاثیر وضعیت اقتصادی دولتهای متبوع با مشکلاتی رو به رو شده بودند که شاید جز دلارهای عربی راه چارهای برای آن یافت نمیشد.
خرید باشگاه منچسترسیتی توسط خاندان حاکم ابوظبی، پیشنهاد برای خرید باشگاههای نیوکاسل و منچستریونایتد توسط حاکمان عربستان، سروصدای بسیاری در فوتبال جهان و اروپا ایجاد کرد.
مطمئنا خریداری تیمهای مطرح اروپایی که مورد توجه بخش بزرگی از مردم و خصوصا جوانان در سراسر دنیا هستند، از یکسو منجر به ذهنیتسازی متفاوتی از حاکمان این سرزمینهای عربی شده و از سوی دیگر، برای جوانترها و اذهان عمومی در اروپا و جهان، آمدن نام قطر، عربستان و امارات دیگر مترادف با تصویر و تصور قبلی نیست و اولین نمایهی ذهنی آنها، تصویر فوتبالی، ستارههای بزرگ و البته موفقیتهای ورزشی است.
در این مسیر، حالا عربستانیها با جذب کریستیانو رونالدو، فوق ستاره مشهور پرتغالی با رقم ۲۰۰ میلیون یورویی، حتی برگزاری جام جهانی قطر را تحتالشعاع قرار دادند و از مالکان ثروتمند اماراتی گوی سبقت را ربودند.
البته عربستانیها که سودای میزبانی جام جهانی ۲۰۳۰ را بر سر میپرورانند، قصد دارند علاوه بر رونالدو، فوق ستاره آرژانتینی یعنی لیونل مسی را هم به خدمت بگیرند که البته با توجه به پیشنهاد بازگشت بارسلونا به کاپیتان قهرمان جام جهانی ۲۰۲۰، او بخواهد به جای اسپانیا راهی، عربستان شود.
استخدام ژوزه مورینیو، مربی پرحاشیه و البته موفق پرتغالی و جذب لوکا مودریچ، مرد سال فوتبال جهان (۲۰۱۸) که ستاره فوتبال کرواسی و رئال مادرید است، قصد دارد به داستان پرسروصدای خود در فوتبال جهان ادامه دهند.
پاکسازی افکار عمومی و بالا بردن توان مدیریتی
فوتبال یک صنعت، هنر و ورزش کم نظیر و پرتماشاگر در دهههای اخیر است که توانسته وارد عرصهها و اقلیمهایی فراتر از حد تصور شود. تاثیر و تاثر این پدیده چنان است که گاه اثرگذاری یک ستارهی فوتبال از سیاسیون سطح بالای یک کشور نیز بیشتر است و حتی بسیاری از ستارهگان ورزش و فوتبال دنیا، مانند ژرژ وهآ که رئیس جمهور لیبریا شد، مناسب مهمی را در کشور خود بدست آوردند.
مطمئنا، کشورهای عربی و شیوخ پولدار این کشورها، با جنجالهای فراوان در فوتبال که در سایه کسب میزبانیهای مهم، خرید باشگاههای معتبر اروپایی و جذب ابرستارهها رقم خورده، تمرکز رسانهها و اخبار مهم دنیا به جای انعکاس اتفاقات ناگوار و ناخوشایند در این کشورها، را به سمت فوتبال و مستطیل سبز منحرف کرده است.
برگزاری جام جهانی ۲۰۲۲، شرایط ناعادلانه و استثمارگونهی کارگران اهل شبه قاره که در پروژههای احداق ورزشگاههای این کشور مشغول بوده و برخی از آنها در زیر این فشارها جان باختند، را تحتالشعاع قرار داد، یا خرید باشگاه منچسترسیتی، روایتهای لطیفه و هیا دختر و همسر شیخ محمد، حاکم دوبی را به فراموشی سپرد و یا خرید باشگاههای نیوکاسل و منچستریونایتد باعث شد که دیگر شنیدن نام عربستان همراه با ظلم به زنان و کودکان و یادآور خاشقچی و سلاخی انسان نباشد…
از سوی دیگر، این باور که کشورهای نفت خیز تنها با صرف منابع سرشار، توان مدیریتی پر هزینه و ناکارآمد در کشورشان را دارند، با تیمداری موفق در عرصه فوتبال میتواند یکسره دگرگون شود. مالکان ثروتمند با استخدام برترین مدیران و کارگزاران، موجب مدیریتی موفق و متفاوت میشوند و با مدد توان بسیج رسانهای، به اذهان عمومی نشان میدهند که در مدیریت کشورهایشان و نیز تدبیر منطقه همینگونه دقیق و موفق عمل میکنند.
«ایمن خوری» وکیل شرکت حقوقی بینالمللی «فیلد فیشر» در لندن بر این عقیده است سرمایهگذاری روی برندهای بزرگ فوتبال امتیاز بسیار بزرگی محسوب میشود چرا که مالکان این باشگاهها بسیار مشهور هستند و همین امر به آنها فرصتی خواهد داد تا نام، کشور و یا برند خود را توسعه ببخشند؛ که فوتبال به عنوان یک ورزش محبوب در سراسر جهان، این فرصت را به آنها خواهد داد که اعتبار و شهرت خود را گسترش دهند.
ضمن اینکه نباید فراموش کرد در حال حاضر کشورهای عربی به ویژه عربستان، قطر و امارات و حتی بحرین میزان بازیها و رویدادهای بزرگ ورزشی در جهان هستند که از جمله میتوان به مسابقات بزرگ قایقرانی، تورنمنتهای فوتبال و تنیس و مسابقات بزرگ فرمول یک اشاره کرد. این موضوعات در نهایت میتواند به کشورها برای شکلدهی یک هویت ملی مدرن کمک کند. تصور کنید شهروندان کشورهای عربی مسابقات بزرگ ورزشی را از تلویزیون نگاه کرده و برندهای معتبر کشور خودشان (از جمله اتحاد) را در جای جای این مسابقات میببیند. این موضوع درکی از جایگاه و هویتشان در جهان را میدهد و میتوانند از خلال این رویدادها، خود را به عنوان شهروندانی جهانی نظاره کنند.
گزارش: امیر محبملکی