درکوچه پسکوچههای دادگاه طبری، جمله «طبری تنها نبود» را مرور میکنم. این سه کلمه، اشارهای دارد به شبکه پیچیدهای که توسط طبری سرویسدهی میشد.
شبکه طبری در استانها از طریق چه فرایند و چه کسانی سرویسدهی میشده
آیا این افراد همگی ساکن تهران بودند و آیا تمام سرویسدهیهای #طبری مختص به استان تهران میشد؟ بعید است. شبکه او در استانها از طریق چه فرایند و چه کسانی سرویسدهی میشده و چگونه این مراوده با کمترین میزان درز خبر خاتمه مییافته است؟ القصه اینکه از کمرنگترین سرنخها میشود پای برخی دادگستریهای محلی را به پروندههای کلان گشود! با این حساب، همیشه نهادهای ناظر محلی از #افشاگران_فساد بر سر اینکه «چرا مدام کارهایتان را از تهران پیگیری میکنید؟» دلخوریهای مستمر دارند!
#افشاگران_فساد نیمی از توان خود را که باید صرف مبارزه با فساد شود، خرج رساندن مطلب به رئیس قوه میکنند
افشاگران و گزارشگران فساد تلاش میکنند تا خارج از مبادی رسمی استانی و محلی پیگیر رساندن «اصل مطلب» به آقای رئیسی باشند و تقریبا نیمی از توان خود را که باید صرف مبارزه با فساد شود، خرج رساندن مطلب به رئیس قوه میکنند! آیا افشاگران بلد نیستند کار را به دادگستریهای محلی بسپارند؟ آیا این افراد، افشاگرانی تازه به دوران رسیده و سیاسیاند که نابلد چم و خم دادگستریهای استانی هستند؟
همه در تلاشاند تا «اصل مطلب» را به دست آقای #رئیسی برسانند
صحبتهای کارگران هفتتپه را از نزدیک بشنوید که با چه شوقی از اینکه «آقای رئیسی قرار است بیاید هفتتپه» حرف زدهاند و چه تلاشی کردهاند که از درهای ساختمان قضائی بگذرند و اصل مطلب را به دست رئیس قوه برسانند. عزم تهران کردند و از پلیس راه برگردانده شدند، اما همچنان تلاش خود را برای رساندن «اصل مطلب» به رئیس قوه قضائیه سانسور نکردند.
کار را جلو بردیم تا خود آقای #رئیسی به ماجرا ورود کنند
در سویی دیگر و با مرور گفتههای فعالان اجتماعی در هفتسنگان قزوین و زمینخواریهای افراد محلی این را شنیدیم که «کار را جلو بردیم تا خود آقای رئیسی به ماجرا ورود کنند» و البته در زاویهای دیگر، کارگران هپکو و از آن کنجِ دیگر در نیشابور و کاشمر و طرقبه و کرمان و خوزستان و غیزانیه و…، همه در تلاشاند تا «اصل مطلب» را به دست آقای رئیسی برسانند.
گزارشگران فساد «عشقِ تهران» و «شیفته مرکز» اند
آیا افشاگران استانی از روال قانونی بررسی و دادرسی بیاطلاعاند؟ آیا افشاگران و گزارشگران فساد «عشقِ تهران» و «شیفته مرکز» هستند؟ واقعیت انکارنشدنی در این ماجرا «حلشدن دادگستریهای محلی در روایتهای بین سازمانی» و «بیاعتمادی فعالان اجتماعی به نهاد نظارتی محلی» است.
متخلفان هر کاری میکنند تا در همان شهر و استان خودشان مسئله را حل کنند
نامههای از سر دادخواهی به مقام معظم رهبری و همچنین تلاش برای رساندن «اصل مطلب» به رئیس قوه قضائی، نشئتگرفته از چیست؟ همچنان و در ادامه، بر این دیدگاه استوارم که دادگستریهای محلی نگاه ریاست قوه قضائیه مبتنی بر تحول در گام دوم را درک نکرده و برای محققکردن تحولات، تمام آنچه را در اختیار دارند، مصروف این مسیر نمیکنند.
قرار بود، دل پیر و جوان از این «برخورد بیتعارف» خشنود شود
مشخص است که برخورد حجتالاسلام رئیسی در مقیاس ملی درباره مبارزه با فساد غوغا به پا کرده و دل پیر و جوان از این «برخورد بیتعارف» خشنود است. مفسدان از اینکه فسادشان به گوش رئیسی برسد، ترساناند و متخلفان هر کاری میکنند تا در همان شهر و استان خودشان مسئله را حل کنند! مبادا پرونده زیر دست رئیسی برود… اما این همه ماجرا نیست. عملکرد قوه قضائیه در استانها و در مقیاس کوچک قابل نقد است./هادی طاها/شرق۳۷۶۷/