آمریکا و اسرائیل همه ی دنیا را سر کار گذاشته بودند تا بستر لازم فراهم شود و فریبی حاصل شود
«روزنامه واشنگتنپست طی اعترافی وحشت آفرین؛ خبر داد رژیم صهیونیستی و آمریکا پیش از حمله به ایران، از طرق «دیپلماسی و رسانه» عملیات فریبی را آغاز کردند و با ارائه روایتهای نادرست، مدعیِ وجود شکاف میان مقامات آمریکایی و اسرائیلی درباره ایران شدند.»
پاراگراف بالا، سرآغاز گزارش تیتر یک امروز خبرگزاری است و معنا و مفهوم آن این است که آمریکا و اسرائیل از ابتدای ماجرا نه تنها جمهوری اسلامی ایران، بلکه اتحادیه ی اروپا، سازمان ملل، آژانس به اصطلاح بین المللی انرژی هسته ای، کشورهای منطقه و خلاصه همه ی دنیا را سر کار گذاشته بودند تا بستر لازم فراهم شود و فریبی حاصل شود و از غفلت پیش آمده برای حمله ی نظامی و فتح ایران استفاده کنند. نقشه ای شیطانی کشیده شده بود تا زمینه ی مناسب برای یک حمله ی نظامی برق آسا و غافلگیرانه فراهم شود. و این در حالی است که خود عملیات نظامی آمریکا، به اعتراف ترامپ، ۲۲ سال مطالعات و تمرین و آمادگی لجستیکی آن، زمان برده است. یعنی تمام این بیست و دو سال، نقشه ی بمباران تاًسیسات هسته ای ایران روی میز عملیات پنتاگن بوده است.
دستگاه دیپلماسی ما اگر عاقل باشد، این ادعا را نه تاًیید و نه تکذیب می کند
اینک امروز آن اتفاق تاریخی افتاده است ولی نتیجه ای که می خواستند حاصل نشده است. سایت های هسته ای ایران را بمباران کرده اند. هر اقدام دیگری مستلزم این است که اول ببینند نتیجه ی بمباران تاًسیسات فوردو، نطنز و اصفهان چه بوده است؟ ترامپ بارها در سخنرانی ها از تعبیر “نابودی کامل” تاًسیسات هسته ای ایران استفاده کرده است، و دستگاه دیپلماسی ما اگر عاقل باشد، این ادعا را نه تاًیید و نه تکذیب می کند. راهبردی که متاسفانه تا امروز عباس عراقچی نتوانسته به آن پایبند باشد و گاهی از اشاراتی استفاده کرده است که ممکن است در آینده مستمسک آمریکا قرار گیرد.از طرفی، دیپلماتهای با هوش وزارت خارجه و مسئولین دولتی به ویژه سازمان انرژی اتمی هرگز نباید به دمیدن در اجاق خاموش “بازرسی آژانس از تاسیسات بمباران شده کمک کنند. بلکه هر بار غربی ها خواستند از ناحیه ی خاکریز آژانس به سمت تاسیسات پیشروی کنند، باید یک شکایت جدید از آمریکا برای بمباران چند نیروگاه هسته ای یک کشور که عضو سازمان ملل است، روی میز بگذارند.( هرچند این امر، کوتاهی های دستگاه دیپلماسی کشور را در شکایت موثر از آمریکا برای این اقدام وحشتناک و غیر قابل اغماض که باید پس از بمباران انجام می شد، و احتمالاً از سر ترس و وحشت از آن اجتناب شد، توجیه نمی کند)
دنیا دیپلماسی پارادوکسیکال را نمی پذیرد. نمی توان هم در مقابل نظام استکبار ایستاد و شاخ و شانه کشید، و هم به قول مایاکوفسکی نقش ابر شلوارپوش را بازی کرد و مدام از آمادگی مذاکره با آمریکا سخن گفت. امروز در نظام بین الملل نمی توانی بگویی ما نه می خواهیم کره شمالی باشیم و نه کره جنوبی؟ در دنیای امروز ، حتی کشوری مثل چین که تنها ملتی در روی زمین در طول تاریخ بود که اطراف خود یک دیوار کشید ( دیواری عظیم که تبدیل به یک فرهنگ در طول چند قرن شد! ) پیش از فروپاشی کمونیزم از روی همین دیوار پرید و آمریکا را در آغوش کشید و اقتصاد خود را با اقتصاد آمریکا گره زد!جمهوری اسلامی که یک اقتصاد “شتر گاو میش پلنگی” دارد و نه می تواند دربست با اقتصاد غرب قطع رابطه کند و نه می تواند در اقتصاد غرب هضم شود، باید توانایی خود را در سیاست و دیپلماسی متمرکز و تقویت کند. ۲۰ سال پیش برخی نخبگان کشور از ضرورت نه خانه تکانی، و نه بازسازی، بلکه تخریب و نوسازی دستگاه دیپلماسی کشور سخن گفتند. اما از آن زمان تا امروز، روزی نبوده است که نظام جمهوری اسلامی با بحرانی سیاسی یا اجتماعی _ اقتصادی یا فرهنگی رو در رو نباشد. و همه ی این سالها راه را با همین چرخ معیوب طی کرده است.امروز به این نتیجه رسیده ایم که حتی برای تحولات ساختاری نباید منتظر زمان مناسب بود، چونکه هیچگاه فرا نمی رسد. نظام جمهوری اسلامی با این دستگاه دیپلماسی منفعل، پوسیده و ناکارآمد و قرون وسطایی نمی تواند آرمانهای بلند رهبران نهضت و اندیشه وران انقلاب اسلامی را پیش ببرد. روزی به ما طعنه زدید : ” شما که می گفتید نه مذاکره می کنیم و نه جنگ می شود، اما هم مذاکره کردیم و هم جنگ شد!”
اکنون نشانه های اینکه مذاکره هم در وقوع جنگ سهیم بود، دارد خودش را نشان می دهد. وقتی رئیس جمهور آمریکا خود شخصاً به اینکه «مذاکرات، عملیات فریب بود» ، اذعان دارد و برای این شیرینکاری اش، انتظار جایزه از مردم آمریکا و سیاستمداران و کنگره و … دارد! باید منتظر افشای حقایق جالب تری بود! حقایقی که به ما خواهند گفت اگر در طول مذاکرات ،پالس ضعف و نیاز حیاتی به یک توافق به دشمن منتقل نمی شد، بدون شک بعد از ۲۲ سال تردید و ترس، جرآًت چنین گستاخی را پیدا نمی کردند!
دولتمردان ما در وزارت امور خارجه با چه تحلیلی اکنون راهبرد اعلام دائمی آمادگی ایران برای ادامه ی مذاکره با آمریکا را در راًس هرم تصمیم سازی در دولت جا انداخته اند و عباس عراقچی مجاب شده است که هر روز بی بهانه و با بهانه اعلام کند جمهوری اسلامی برای ادامه ی مذاکره با آمریکا آماده است؟جامعه ی نخبگانی کشور اگر حتی به جمهوری اسلامی علقه ای ندارند، بی شک به خاکی که روی آن به دنیا آمده اند و زندگی شان را در آن سپری کرده اند که دلبستگی دارند، چرا تبیین نمی کنند که این رفتار دولتمردان ما محصولی جز خفت برای کل کشور نخواهد داشت!؟
امید آنکه بعد از این اعتراف رسمی آمریکا به اینکه کل مذاکرات یک «عملیات فریب» بود تا حواس ایران به مذاکره پرت و غافگیر شود! وزارت امور خارجه ی ما در راهبرد فعلی تجدید نظر کند و دو اقدام ضروری را برای جبران خطا به شورای عالی امنیت ملی رسماً پیشنهاد کند:
یک : خروج ایران از ان پی تی و اخراج فوری بازرس_جاسوسان.
دو : اعلام اینکه تا عذرخواهی رسمی آمریکا و پرداخت و جبران خسارات وارده از ناحیه تجاوز نطامی به ایران، هیچ گفتگو و مذاکره ای معنا ندارد.
ناشیانه ترین و ساده لوحانه ترین اقدام وزارت امور خارجه این بود که رسماً اعلام کرد : “آمریکا تضمین بدهد که دیگر حمله نخواهد کرد.”پیام این جمله به هر شنونده ای این است که سوز سرمای «ترس و وحشت» تا مغز استخوان گوینده نفوذ کرده است. وقتی عطاء الله مهاجرانی که اولین بار او بود که در کسوت معاون پارلمانی رئیس جمهور ، پیشنهاد “مذاکره ی مستقیم” را احتمالاً با هماهنگی هاشمی رفسنجانی ۳۵ سال پیش در روزنامه ی اطلاعات مطرح کرد و با عتاب و تذکر رهبر هوشیار نظام مواجه شد، امروز همین فرد در همینن روزنامه ی اطلاعات می نویسد که تحلیل او اشتباه بوده و موضوع دیولر بی اعتمادی نبود، بلکه آمریکا ذاتا غیرقابل اعتماد است! و از مذاکره ، فقط برای تحقیر طرف مقابل استفاده می کند، چرا باید بعد از پیروزی جانانه ی ملت و دلاوران ارتش و سپاه و بسیج درجنگ ۱۲ روزه، باز دولتمردان ما لقلقه ی زبانی آماده ی مذاکره ایم بگیرند!؟
اگر اکنون کاخ سفید اجازه داده واشنگتن پست حقیقت عملیات فریب را منتشر کند، به این خاطر است که خود انتشار این مطلب، وحشت آفرین است و آمریکای ترامپ، بعد از «راهبرد دیونمایی ایران»، اینک «راهبرد وحشت آفرینی» را سرلوحه ی استراتژی کلان جهانی خود قرار داده است. که با تحقق خوابی که برای نفت ونزوئلا دیده، تعبیر می شود.
/مهدی یمینی/