رقابت سخت اصولگرایان برای جانشینی روحانی/ وضعیت نامشخص دو رئیس قوه!
به گزارش پایگاه خبری «بانگ سروش»؛ نزدیک به دوازده ماه دیگر سوت سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری رسماً به صدا درخواهد آمد، اما تنور انتخابات همچون انتخابات دوم اسفندماه سال ۹۸ داغ داغ نیست؛ هرچند احتمال دارد از اواخر پاییز سال جاری با برگزاری میتینگهای انتخاباتی و سیاسی، میدان رقابتها را گرمتر کند. به دلیل […]
به گزارش پایگاه خبری «بانگ سروش»؛ نزدیک به دوازده ماه دیگر سوت سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری رسماً به صدا درخواهد آمد، اما تنور انتخابات همچون انتخابات دوم اسفندماه سال ۹۸ داغ داغ نیست؛ هرچند احتمال دارد از اواخر پاییز سال جاری با برگزاری میتینگهای انتخاباتی و سیاسی، میدان رقابتها را گرمتر کند.
به دلیل عملکرد ضعیف دولت حسن روحانی که مورد اقبال و حمایت اصلاحطلبان در یازدهمین و دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری یعنی در سالهای ۹۲ و ۹۶ بود، اصولگرایان اقبال و شناس خود در رقابتهای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را بالاتر میبینند و از همین جهت، برخی از کارشناسان سیاسی نیز نتیجه انتخابات سال آینده را همچون انتخابات اسفندماه ۹۸ میدانند؛ یعنی معتقد به پیروزی قاطع اصولگرایان هستند.
در همین خصوص، «صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاحطلب، با تاکید بر پیروزی اصولگرایان در انتخابات آتی ریاست جمهوری، گفته بود، در ۱۴۰۰ یک شخصیت تندرو یا خود آقای احمدینژاد رئیسجمهور میشود. او تاکید کرده بود که اصلاحطلبی تمام شده است و دلیل این تمام شدن اصلاحطلبان را هم باخت سنگین آنها در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی قلمداد کرده بود.
«اکبر ترکان» مشاور اسبق حسن روحانی هم گفته بود: من معتقدم که در انتخابات سال ۱۴۰۰ هم مثل انتخاباتی که اسفند ماه گذشته برای مجلس برگزار شد، اصولگرایان برنده میشوند، چون در انتخابات دوره یازدهم مجلس، کاندیدایی که از لحاظ فکری به اصلاحطلبان نزدیکتر بودند، تأیید صلاحیت نشدند. در نتیجه رقابت فقط بین اصولگرایان بود؛ لذا آنها در رقابت فرصت نداشتند، چون نامزدهای آنها عموماً رد صلاحیت شدند.
از سنتی، جبهه پایداری، نواصولگرایان تا رئیسی!
بررسیهای حکایت از این دارد که اصولگرایان هنوز برای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ورود جدی نداشته اند و فقط صحبتهایی درباره قالبهای تشکیلاتی برای ورود به این دور از انتخابات را صورت داده اند؛ یعنی هنوز مردد هستند که در قالب شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی (شانا) وارد موضوع انتخابات ریاست جمهوری بشوند یا با تشکیل دوباره جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی (جمنا)!
البته از الان مشخص است که اصولگرایان در سه قالب اصولگرایان سنتی، جبهه پایداری و نواصولگرایان به سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ورود خواهند داشت. در گزارش قبلی پیرامون گزینههای اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری آتی صحبت شد و چهارده گزینه بالقوه آنها معرفی شدند. در این گزارش، چهرههای اصولگرایی را که احتمال کاندیداتوری آنها در انتخابات پیش روی وجود دارد، معرفی خواهیم کرد.
یکی از گزینههای جدی اصولگرایان، که حرف و حدیثهای زیادی در ارتباط با کاندیداتوری او برای انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم مطرح شده، حجت الاسلام و المسلمین سید «ابراهیم رئیسی» رئیس فعلی قوه قضائیه است که در انتخابات سال ۹۶ هم گزینه نهایی اصولگرایان بود و اتفاقا رأی خوبی هم کسب کرد.
بسیاری از اصولگرایان و انقلابیون به دنبال کاندیداتوری رئیس قوه قضائیه هستند و این موضوع را اخیرا علنی هم کردند. تا جایی که امیرآبادی نماینده قم و عضو هیات رئیسه مجلس هم به این مساله اذعان کرد که بسیاری از انقلابیون به دنبال کاندیداتوری رئیسی هستند؛ البته این موضوع ابتدا با تکذیب معاون اول قوه قضائیه مواجه شد.
بعد از او، قاضیزاده هاشمی، نایب رئیس اول مجلس در توئیتر خودش نوشت: «ایشان (رئیس قوه قضائیه) به شدت با کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ مخالفت کردند و ضمن تاکید بر برنامه پنج ساله خود در قوه قضائیه، طرح بحثهای این چنینی را انحراف در مسیر تحولی قوه و گفتمان مبارزه با فساد دانستند»؛ موضوعی که نشان میدهد در این باره با حجت الاسلام والمسلمین رئیسی صحبت شده و ایشان مخالفت خود را اعلام کرده است.
گزینههای جدید و تکراری اصولگرایان
«محسن رضایی» ۶۶ ساله که هم اکنون دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام را بر عهده دارد و در هشت سال دفاع مقدس، فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر عهده داشته است، یکی از چهرههایی است که بخشی از اصولگرایان هم تمایل به کاندیداتوری وی دارند و بر این عقیده هستند، حالا که کشور دچار مشکلات اقتصادی است باید یک اقتصاددان دارای برنامه سکان هدایت کشور را بر عهده بگیرد تا از این گذرگاه ایران را به سلامت عبور دهد؛ پس عدهای بر این باورند که در شرایط فعلی، رئیس جمهور سیزدهم باید یک اقتصاددان باشد، تا بتواند مشکلات اقتصادی سختی که گریبان کشور را گرفته است، مرتفع کند؛ بنابراین، برخی به دنبال این هستند که محسن رضایی را به عنوان یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ وارد صحنه کنند تا با نشستن یک اقتصاددان بر کرسی ریاست جمهوری، معضل اصلی کشور برطرف شود.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین در دو انتخابات سال ۱۳۸۸ و همچنین ۱۳۹۲ کاندیدای ریاست جمهوری شد، اما به دلیل دو قطبی که در این انتخابات شکل گرفته بود، او علی رغم موفقیت نسبی، نتوانست آرای لازم را به دست بیاورد. در حقیقت میتوان او را یکی از کاندیداهای قربانی شکل گیری دو قطبیهای انتخاباتی اصولگرایان و اصلاح طلبان دانست. به نحوی که در مواجهه با رأی دهندگان، تقریبا قریب به اتفاق عنوان میکردند که محسن رضایی گزینه خوبی است و برنامههای خوبی دارد، اما متاسفانه رأی لازم را ندارد.
از سوی دیگر، «پرویز فتاح» نیز از گزینههای قوی و مطرح اصولگرایان برای انتخابات ۱۴۰۰ است. البته در انتخابات ۱۳۹۶ نیز اصولگرایان خیلی سعی داشتند که فتاح را به میدان بیاورند، اما پس از مطرح شدن نام «سیدابراهیم رئیسی»؛ فتاح حتی پیشنهاد برای حضور در جمنا تا رسیدن به نامزد نهایی را هم نپذیرفت.
قالیباف میماند یا میآید؟
«محمدباقر قالیباف» یکی دیگر از گزینههای ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ است، هرچند اکنون بر کرسی ریاست مجلس تکیه زده است، اما شنیدهها حکایت از این دارد که او حضور در قامت کاندیدای ریاست جمهوری برای انتخابات ۱۴۰۰ را بهطور کامل از دستور کار خود خارج نکرده و درصورت مساعد بودن شرایط احتمال دارد که برای این دور از انتخابات هم نامنویسی کند.
هرچند گفته میشود که یکی از شروط سایر اصولگرایان مجلسنشین برای همراهی با ریاست قالیباف در پارلمان، عدم کاندیداتوری او برای انتخابات سال آینده بوده، در طرف مقابل اخباری هم وجود دارد که قالیباف هیچ گاه این شرط را نپذیرفته است، چون او حتی اگر کاندیدا بشود و رأی هم نیاورد، چیزی از دست نخواهد داد و میتواند دوباره به مجلس بازگردد و هدایت قوه مقننه را در دست داشته باشد.
«سعید جلیلی» هم که در انتخابات سال ۹۲ کاندیدا شد و مورد حمایت جبهه پایداری قرار گرفت نیز از گزینههای این جبهه برای ۱۴۰۰ است و خیلیها راهاندازی دولت سایه توسط پس از انتخابات ۹۶ را برنامهریزی و برنامهنویسی برای ۱۴۰۰ تلقی میکردند. او اکنون همچنان یکی از گزینههای بالقوه اصولگرایان به خصوص جبهه پایداری برای انتخابات سال آتی تلقی میشود و باید دید که تصمیم او و پس از آن تصمیم پیرامون کاندیداتوری او چگونه خواهد بود.
از سوی دیگر، «عزتالله ضرغامی» رئیس اسبق صدا و سیما از دیگر گزینههای جناح راست است که خود را برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ آماده کرده است. او در سال ۹۶ هم در جمنا به عنوان یک گزینه حضور داشت و مطرح بود که در نهایت نام وی به عنوان نامزد نهایی مطرح نشد.
از گزینههای اصولگرایان سنتی تا احمدینژاد!
شنیدههای حکایت از این دارد، اصولگرایان سنتی در قالب جبهه پیروان خط امام و رهبری که اکنون خود را در وادی کمرنگ شدن و حذف شدن میبینند بهدنیال کاندیداتوری «علی لاریجانی» هستند تا بتوانند با به قدرت رساندن مجدد وی حیات سیاسی خود را تقویت کنند؛ جالب اینجاست که بخشی از جریان اصلاح طلبی نیز به سرکردگی حزب کارگزاران سازندگی به دنبال اجرای مدل ائتلافی این بار برای لاریجانی هستند و او را گزینه مطلوبی میدانند که میتواند مورد حمایت بخشی از اصولگرایان و اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ قرار بگیرد.
البته سنتیهای اصولگرا که با مصطفی آقامیرسلیم به توفیقی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ دست نیافتند و در انتخابات هیات رئیسه مجلس مشخص شد که کم کم در خطر حذف از گردونه فکری جریان اصولگرایی هستند، به لاریجانی اکتفا نکرده و این بار «محمدرضا باهنر» رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری را نیز به عنوان آلترناتیو در نظر دارند تا در صورت عدم حضور «علی لاریجانی»، او نام نویسی کند.
«مهرداد بذرپاش» نماینده مردم تهران در مجلس نهم و رئیس سازمان ملی جوانان در دولت «محمود احمدینژاد» هم از دیگر فعالان اصولگرایی است که به دنبال نامزدی در انتخابات با شعار «دولت جوان» است.
پیگیریها حکایت از این دارد که «محمود احمدینژاد» رئیس دولتهای نهم و دهم هم برای انتخابات ۱۴۰۰ وارد عرصه خواهد شد و از هم اکنون به دنبال برنامه و طرحریزی در این خصوص است.
باید دید در پاییز ۹۹ اصولگرایان با چه ساز و کاری به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ـ که به گفته خود و اصلاحطلبان برنده قطعی آن هستند ـ ورود کرده و چه کسی را برای نشستن بر صندلی پاستور به مردم معرفی خواهند کرد.