در سازمان تامین اجتماعی چه خبر است؟/ پرداخت حقوقهای کلان از جیب مستمری بگیران
در روزهایی که گرانی بنزین، دلار و کالاهای اساسی، سبدخانوارهای ایرانی خصوصا بازنشستگان و مستمریبگیران را روز بهروز کوچکتر میکند، در زیر مجموعههای سازمان تامین اجتماعی که متولی بخش اعظمی از بازنشستگان کشور است، برای کاری که انجام نشده، حقوقهای میلیونی پرداخت شده و میشود. ّبرپایه این گزارش، پرداخت حقوقهای کلان به مدیران و مسئولان […]
در روزهایی که گرانی بنزین، دلار و کالاهای اساسی، سبدخانوارهای ایرانی خصوصا بازنشستگان و مستمریبگیران را روز بهروز کوچکتر میکند، در زیر مجموعههای سازمان تامین اجتماعی که متولی بخش اعظمی از بازنشستگان کشور است، برای کاری که انجام نشده، حقوقهای میلیونی پرداخت شده و میشود.
ّبرپایه این گزارش، پرداخت حقوقهای کلان به مدیران و مسئولان یکی از شرکتهای تحت نظارت و حمایت مالی سازمان تامین اجتماعی که جزو زیر مجموعههای اصلی وزارت رفاه، کار و تعاون است، خبری جدید و البته عجیب و قابل تامل است.
اینکه چرا در سازمان تامین اجتماعی که متولی بخش اعظمی از بازنشستگان کشور است، هزینههای میلیونی برای نشریاتی شده که حتی در مقاطعی چاپ هم نشده، پرسش مهمی است که هیچ جواب قانع کننده و منطقی نمیتوان برای آن پیدا کرد و اگر مسئولی در مقام پاسخگویی به آن برآید، تنها به توجیه این اتفاق خواهد پرداخت نه ارائه پاسخی اصولی و قابل قبول.
متاسفانه درحالیکه میبایست شرکتهای زیرمجموعه سازمان تامین اجتماعی بهنحوی اداره شود که بتوانند به افزایش درآمدهای این مجموعه و رفاه بیشتر بازنشستگان و مستمریبگیران کمک کند اما برخی از شرکتهای زیرمجوعه سازمان نهتنها سودآور نیستند، بلکه فعالیتشان هزینههای سازمان را بیشتر کرده و زیانهای آنها در نهایت بهضرر بازنشستگان و مستمریبگیران بوده و هست.
در این بین یکی از شرکتهای زیر مجموعه سازمان، موسسه فرهنگی هنری آهنگ آتیه است که یکی از وظایف آن تامین محتوای سایت تامین ۲۴ و همچنین تولید محتوا، چاپ و توزیع هفتهنامه آتیهنو و فصلنامه قلمرو رفاه است؛ موسسهای که بهخاطر انجام هزینههای غیرمنطقی و خارج از عرف در فضای این رسانهها، در سالهای گذشته خصوصا نیمه نخست سال ۱۳۹۸، به شرکتی زیانده تبدیل شده ؛ آنهم زیانی میلیاردی….
از همشهری ۳۰۰ هزار تومانی تا آتیه ۹۰۰ هزار تومانی
در سالهای گذشته و پس از جدایی قالیباف از شهردای تهران، بسیاری از رسانههای اصلاحطلب و افراد علاقمند به این جناح، برای حمله به این مدیر جهادی، هزینههای صرف شده در روزنامه و مجلات همشهری را رسانهای کردند. آنها در مطالب خود بارها اعلام کردند که چرا برای برخی از مجلات همشهری که زیر مجموعه شهرداری تهران بوده، هزینههای سرسام آوری انجام شده است یعنی برای تولید، چاپ و توزیع هر صفحه در مجموع ۳۰۰ هزار تومان هزینه شده است.
حالا همین افراد امروز نهتنها مقابل هزینههای سرسامآوری که در یکی از زیرمجموعههای سازمان تامین اجتماعی برای چاپ دو نشریه هفتهنامه آتیهنو و فصلنامه قلمرو رفاه انجام شده سکوت کردهاند، بلکه همصدا با متخلفان، مقابل افرادی که از انجام و اسراف هزینههای میلیونی جلوگیری کردهاند، ایستادهاند؛ چرا؟ نمیدانیم؟
شنیدهها و البته اسناد منتشر شده از سوی پیام برازجانی، مدیرعامل وقت موسسه فرهنگی هنری آهنگ آتیه که اخبار ضد و نقیض درباره او بسیار بوده زیرا از همراهان نزدیک محمد شریعتمداری است، نشان میدهد که برخی روزنامهنگاران و نویسندگان نشریات این موسسه برای هفته نامهای که حتی چاپ هم نمیشده، درآمدهای کلانی داشتهاند و صفحهای حدود ۹۰۰ هزارتومان برای این نشریه هزینه میکردند.
در این راستا، پیام برازجانی مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری آهنگ آتیه در توئیتی اعلام کرده، جهت تولید محتوا برای نشریهای این موسسه وابسته به سازمان تامین اجتماعی، حدود۹۰۰ هزار تومان برای هر صفحه هزینه شده، درحالیکه درچند وقت اخیر، حتی یک نسخه از این نشریه هم چاپ نشده است.
در ادامه افشاگری ها در خصوص حقوق های نجومی پرداخت شده از جیب بازنشستگان به مدیران و خبرنگاران این نشریات چاپ نشده، محمد صالح مفتاح فعال رسانه ای با انتشار توئیتی لیست بخشی از پرداخت های این رسانه ها را منتشر کرده است.
در چنین وضعیتی، شنیده میشود در نتیجه جلوگیری از این ریخت و پاشها عدهای برای مقابله با این اقدام، نامهای خطاب به رئیس سازمان نوشتهاند و خود را خط مقدم ترویج گفتمان رفاهی کشور و تبیین گر و نقاد سیاستهای این حوزه معرفی و برخورد کننده با این هزینههای میلیونی را زیر سوال بردهاند!
یک سوزن به خودمان بزنیم، یک جوالدوز به دیگران
درحالیکه طی روزهای گذشته، روزنامه ایران که وابسته به دولت است، در گزارشی میانگین منطقی دریافتی برای خبرنگاران را عددی معادل ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان اعلام کرده، دبیران و برخی از خبرنگاران موسسه آهنگآتیه، درآمدی بالا آنهم به شکلی عجیب (برخی از موارد در لیست منتشر شده دریافتی ها قابل مشاهده است) داشتند.
گفتنی است در رسانه ها چه دولتی باشند و چه خصوصی، دبیر و خبرنگار یا حقوق ثابت دریافت میکند یا حقالتحریر بابت نوشتن مطالب، این در حالیست که بعضا افراد در این مجموعه همزمان به هر دو صورت حقوق دریافت کرده اند که از عجایب عرصه رسانه محسوب می شود.
با توجه به اسناد منتشر شده، یک سوال مهم و اساسی این است: چگونه این افراد که به راحتی حق بسیاری از بازنشستگان و مستمریگیران را فدای امیال شخصی خود کرده بودند، در نامهای سرگشاده به رئیس سازمان تامین اجتماعی خواستار احقاق حق خود شدند؟ یعنی آنها میخواهند دوباره به سیستم بازگردند و همزمان حقوق ثابت و حق التحریر میلیونی قطع شده خود را دریافت کنند، درحالیکه حتی ممکن است این نشریات در ماههای آینده هم چاپ نشود.
افرادی که به تصمیمات مدیران مجموعه برای قطع هزینههای میلیونی برای نشریهای که چاپ نمیشود، اعتراض میکنند (افرادی که در هفته حتی کمتر از دو روز به سرکار میرفتند اما حقوق کامل هفته را دریافت میکردند)، بهتر است ابتدا یک سوزن به خود بزنند و بعد یک جوآلدوز به دیگران یعنی اول اقدام غیر اصولی خود را مورد نقد قرار میدادند، سپس به مدیرانشان انتقاد میکردند.
البته این افراد اگر نقدی به مطالب ارائه شده دارند، بهتر است برای شفافیت بیشتر فیش حقوقی و پولهای واریز شده از سوی موسسه به حسابهای بانکی خود را در سال گذشته، رسانهای کنند تا عموم مردم و خصوصا بازنشستگان و مستمریگیران در مورد صحت مطالب ارائه شده اظهار نظر کنند.
متاسفانه هزینههای میلیونی برای تولید و توزیع چنین نشریاتی در سازمان تامین اجتماعی که نهمحتوای قوی و تاثیرگذاری داشته و نه دردی را از قشر آسیبپذیر بازنشستگان کشور درمان میکند، درحالی انجام شده که از یکسو هزینه آن از جیب بازنشستگان و مستمریگیران تامین شده و از سوی دیگر، این افراد درقیاس با خبرنگاران حرفهای رسانههای دیگر خصوصا رسانههای آنلاین که شبانهروز درگیر خبر و اطلاعرسانی هستند، هم وقت و تلاش کمتری انجام داده و هم حقوقهای چندین برابری دریافت میکردند؛ اتفاقی که بیانگر اجحاف بزرگ صورت گرفته در سازمان تامین اجتماعی و این موسسه علیه بازنشستگان و خبرنگاران است.
باز هم این پرسش مطرح است که چرا مسئولان سازمان تامین اجتماعی در این روزهای سخت که سبدخانوارهای ایرانی خصوصا بازنشستگان و مستمریبگیران روز بهروز کوچکتر میشود، جلوی این ریخت و پاشها را در شرکتهای زیر مجموعه خود نگرفتند و بهفکر برخورد منطقی و مردم پسندانه با متخلفان و تقدیر از مدیرانی که با این اسراف بزرگ مقابله کردند، نبوده و نیستند؟