برخورد با فساد از مدیران حوزه ریاست قوه قضاییه شروع شود
همین حوزه ریاست قوه قضائیه که ما داخلش نشستهایم مدیرانش در پروندههای زیادی که ما پیگیری کردیم از جمله پرونده لواسان متهم به فساد هستند و باید برخورد از همینجا و همین اتاق شروع بشود. “دانه درشت یعنی آقای آملی لاریجانی، نه سلطان سکه و قیر”.[بخشهایی از صحبت ۴ دقیقهای وحید_اشتری در جلسه مدیران رسانهها […]
همین حوزه ریاست قوه قضائیه که ما داخلش نشستهایم مدیرانش در پروندههای زیادی که ما پیگیری کردیم از جمله پرونده لواسان متهم به فساد هستند و باید برخورد از همینجا و همین اتاق شروع بشود. “دانه درشت یعنی آقای آملی لاریجانی، نه سلطان سکه و قیر”.[بخشهایی از صحبت ۴ دقیقهای وحید_اشتری در جلسه مدیران رسانهها با آقای رییسی]
اولا ممنون از این جلسهای که با مدیران رسانهها گذاشتید. شنیدن حرفها و نقدها از نزدیک خیلی به قوه قضائیه کمک میکند. همانطور که سایر دوستان هم گفتند در ده سال گذشته چنین جلسهای با رئیس قوه قضائیه سابقه نداشت و اقدام قابل تقدیری است.
به عنوان اولین کار باید یک پک حمایتی از افشاگران فساد اعلام کنید. سازوکارهایی نظیر تعیین یک دستیار ویژه برای رسیدگی به پروندههایی که رسانهها افشا کردهاند، ایجاد قوانین حمایتی و مصونیتی و بحثهایی که شنیدیم خود شما هم در رابطه با بحث سوت زنها و حمایت از افشاگریها اخیرا اشاره کردهاید.
همه کشورهایی که پیشرفتهترین سیاستهای مالیاتی و نظارتی را دارند هم به این نتیجه رسیدهاند که مقابله با فساد بدون نقش دادن به نظارت مردمی و پر و بال دادن به رسانهها امکان پذیر نیست.
بحث بعدی تعامل قوه قضائیه با رسانه است. قوه قضاویه در برخی از همین دادگاههای مفاسد اقتصادی مثل پرونده پتروشیمی، یا برخی زندانیان سیاسی و اعتصاب غذاها که اخبارش کل فضای رسانهای را در مینوردد و بعضا دست آویز حمله به کشور هم میشود کمترین اطلاع رسانی و تعامل با رسانه ها را ندارد و این یک رویه است.
در ماجرای خانم آل آقا یک هفته تیتر رسانهها اعداد و ارقام نجومی در مورد رکورد اختلاس بود. حتما باید چند هفته بگذرد تا دوباره قاضی خودش بیاید بگوید اعداد و ارقام اصلا این نیست و آن است. این موضوع به خاطر آن است که قوه قضاییه چون در موضع قدرت است خود را خیلی نیازمند به پاسخگویی به رسانهها نمیبیند.
اینکه فرمودید باید قوه قضائیه و قضات نقد شوند راهش اینست که دادگاهها علنی بشود و آراء قضات و اتفاقات داخل محکمه را شفاف کنید. باید آرای قضات روی یک سامانه قرار بگیرد تا اساتید و صاحب نظرات نقد کنند تا قضات رشد کنند.
انتظارات در برخورد با فساد خیلی بالا رفته است. برخورد با سلطان سکه و سلطان قیر اسمش برخورد با دانه درشت ها نیست. دیگر حتی برخورد با برادر رئیس آن قوه و معاون این قوه هم مردم را قانع نمیکند. برخورد با فساد یعنی محاکمه علنی رئیس پیشین قوه قضائیه و شخص آقای آملی_لاریجانی را برگزار کنید تا از اتهامات و تخلفاتی که دارند و زیاد هم هست بیایند و دفاع کنند.
همین حوزه_ریاست قوه قضائیه که ما داخلش نشستهایم مدیرانش در پروندههای زیادی که ما پیگیری کردیم از جمله پرونده لواسان متهم به فساد هستند و باید برخورد از همینجا و همین اتاق شروع بشود.
بحث بعدی اینست که قوه قضائیه به شدت نیازمند شخم ساختاری است. دادستان فقط اسمش مدعی العموم است. هر بار اخباری منتشر میشود یا دادستان به نمایندگی از اصحاب قدرت یقه یک کارگر معدن را گرفته یا یقه یک فعال رسانهای، یا یک فعال دانشجویی و یا کارگری.
ما وقتی در دادگاه میرویم هم دادستان که از ما شکایت کرده و آنطرف دعواست از قوه قضائیه است و هم قاضی که میخواهد به شکایت رسیدگی کند. کسانی که دادگاه رفتهاند میدانند؛ وقتی شاکی و قاضی از یک جا باشند و روبروی شما بایستند چه حسی دارد.
لازم است در این رابطه به نخبگان فراخوان داده شود که به تغییر ساختار فکر کنند. بالاخره الگوهایی در دنیا وجود دارد که دادستانی را از ذیل قوه قضاییه خارج میکنند. برخی در در ذیل دولت و وزارت دادگستری میبرند و برخی هم به اشکال دیگر.